The Relation between Sufism and Philosophy in Persian Culture
Abstract
در اثر نفوذ خاص ادبیات صوفیانهء قرون اخیر و مخصوصا شعر عاشقانهء قرون ششم و هشتم در فرهنگ عمومی ایرانیان،معمولا چنین تصور میشود که تصوف و فلسفه در ایران همواره مخالف و حتی متضاد یکدیگر بوده و پیروی از مشرب تصوف مستلزم مذّمت فلسفه،و سکر عشق الهی مستوجب طرد عقل و انکار نیروی خرد است.1لکن تعمّق بیشتر در مکتبهای گوناگون تصوف و مشارب نحل فلسفی این حقیقت را آشکار میسازد که بین تصوف و فلسفه نه یک بلکه چند نوع رابطه وجود داشته که هم تقابل و هم تجانس و حتی تلفیق آن دو را در بر میگیرد و رابطهء بین آن دو به هیچ وجه محدود به عناد و خصومت نبوده است.